من21 سال دارم زمانی ک وارد دانشگاه شدم از دختری خوشم اومد.این علاقه من بهش بسیار تدریجی بود ینی ی دفعه ازش خوشم نیومد. ب من پیام میداد و اینها و منم ی جورایی وابسته شده بودم .پیام هاش خیلی بود همیشه بهم پیام میداد هر شب گاهی خودم میفهمیدم سر ی بهونه الکی بهم پیام میداد خیلی دوسش داشتم فک میکردم میفهمه تمام اشتباهم این بود ک بهش نگفتم .بعد چن وقت سرد شد و فهمیدم با یکی دیگ چت میکنه.خیلی حالم بد شد و این شروع بد شدن من بود من ک تاحالا با دختر رل نبودم شروع کردم ب رل زدن از صمیمی ترین دوستش شروع کردم بعد نفر بعدی نفر بعدی تا اینکه با یکی آشنا شدم رابطمون فقط در حد چت بود کم کم اون بهم وابسته تر و من سرد تر میشدم من نمیخواستم بهش دروغ بگم ک دوسش دارم اما نمیتونستم ب حسش بی تفاوت باشم دوس نداشتم کسی ک دوسم داره رو ناراحت کنم.بهش گفتم ک نمیتونم باهاش باشم الان دارم از عذاب وجدان میمیرم ! نمیدونم باید چیکار کنم